شفای مریض سرطانی

 

« اینجانب «علیرضا جعفری» جریان شفا یافتن شخص سرطانی را که در بیمارستان شهید مصطفی خمینی به عنایت حضرت مهدی علیه السلام اتفاق افتاد از نواری که خود بیمار شفا یافته بیان کرده، نوشته ام.

نام من « علی نیکنام» اهل تهران، شوش شرقی، 20 متری منصور، خیابان ارج ...

من مرض چند ساله نداشتم، بلکه یک ماه بود که مرض شروع شده و اطباء تشخیص سرطان دادند و در بیمارستان فوق الذکر بستری بودم. در اثر توسلات متوجه شدم سید بزرگواری روبروی تخت من است.

او به من فرمود: « چرا خوابیدی؟ »

عرض کردم: « مریضم! »

فرمود: « فردا بیا جمکران. »

صبح روز بعد که پرستار آمد تا درجه بگذارد، نگذاشتم، گفت: « آقا! مسئولیت دارد. »

گفتم: « خودم مسئولیتش را قبول می کنم. »

ساعتی نگذشت دکتر آمد، خانم و فرزندانم آمدند، دکتر پرسید: « چطوری؟ »

گفتم: « الحمدالله امام زمان علیه السلام عنایت کردند، حالم خوب شده و می توانم راه بروم. »

دکتر خندید و گفت: « امام زمان در چاه است. » البته او قصد تمسخر نداشت.

من با جدیت گفتم: « مطلب همان است که گفتم. » و مرتب آقا را صدا می زدم، یا امام زمان می گفتم.

رو به خانواده کردم و گفتم: « آقا فرموده اند که من به مسجد جمکران بروم. »

آماده شدم که خودم را شستشو دهم و لباس پاکیزه بپوشم، چون در طول بیست و پنج روز که آنجا بستری بودم، چهل سرم زده بودم و بدن و لباسم آلوده بود. به هر حال از همانجا خوب شدم و قربانی کشتم و به طرف مسجد جمکران آمدم و بحمدالله از آن تاریخ تا الان حالم خوب شده و تنها ناراحتیم این است که چون مدتی بود که اصلاً غذا نخورده بودم، اشتهای زیاد به غذا ندارم، که امید است آن هم برطرف شود. »

بیشتر بخوانید: دعا برای شفای بیمار

نویسنده: احمد قاضی زاهدی-آیت الله علی اکبر نهاوندی
مترجم: سید جواد معلم
منبع: شیفتگان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف-برکات حضرت ولی عصر -عجل الله تعالی فرجه الشریف ( حکایات کتاب عبقری الحسان ) )